انیمه: After The Rain
نام اصلی: Koi WaAmeagari No You Ni
حداقل برای من نام انیمه تداعی کننده ی خشونت (Tokyo Goul)،شینیگامی ها (Death Note)، فیلر های روی اعصاب (Bleach)، مبارزات موجودات ناشناخته ی انگلی (Parasyte Maxim) و موقعیت های عجیب و غریب از دنیای برزخ (Death Parade) بود هرچند تک تک عناوین بالا را دوست داشتم و همچنان هم درگیر رسیدن “لوفی کلاه حصیری” به عنوان پادشاه دزدان دریایی هستم اما روزی روزگاری انیمه ای را دیدم که تمامی خشونت عناوین بالا را شست و گذاشت کنار!
دقیقا یادم نیست از کجا ولی خیلی اتفاقی با انیمه ی After The Rain آشنا شدم. قسمت اول را دیدم و فضای انیمه برایم نامانوس بود، نه خبری از درگیری و آدم خواری و خون و خون ریزی بود نه خبری از برزخ و شینیگامی ها… داستان خیلی ساده بود عشق یک دختر ۱۷ ساله به یک مرد ۴۵ ساله، خواندن جمله ی قبل شاید این سوال را به وجود بیاورد که: خب همین؟ و جواب این است: بله همین…
اما چرا در مورد این انیمه مینویسم؟ شاید تِم و فضای این انیمه (احساسات) من را لمس کرد اینکه در قسمت اول نقش اول داستان “آکیرا تاچیبانا” وقتی در اوج یاس و ناامیدی پس از آنکه به خاطر آسیب پای شدید برای همیشه باید از تیم دو مدرسه و تا آخر عمر از دویدن (که بینهایت عاشق آن است) خداحافظی کند در زیر باران به کافه ای میرسد تا مردی را ملاقات کند که در آن موقعیت او را تحت تاثیر قرار میدهد… صاحب کافه، مردی ۴۵ ساله که شاید همه او را کمی بی عرضه و دست و پا چلفتی میدانند اما تنها آکیرا است که خودِ واقعی او را میبیند… خودِ واقعیه ارزشمند او را…
موسیقی متن فوق العاده همراه و تِم اصلی باران در ۱۲ قسمت انیمه حال و هوای خاص و لطیفی را دارد که برای من یک نفر بعد از دیدن فصل سوم انیمه ی Tokyo Goul واقعا لازم بود! البته در مورد پسرها مطمئن نیستم اما حس میکنم جمع کثیری از بانوان گرامی با دیدن این انیمه گَه گاهی با شخصیت اصلی همذات پنداری کنند و این انیمه مناسب روحیات آنها باشد. (برای من که بود!)