کارگردان: دارن آرنوفسکی Darren Aronofsky
بازیگران: جنیفر لارنس Jennifer Lawrence، خاویر باردم Javier Bardem، اد هریس Ed Harris، میشل فایفر Michelle Pfeiffer
ژانر: درام | ترسناک |رازآلود
محصول: آمریکا ۲۰۱۷
چه کسانی در این پادکست حضور دارند؟
کیان و تکتم
میکس و مسترینگ:
کامران صاحبی (با تشکر از ایشان که صمیمانه ما را یاری می کنند)
خلاصه داستان فیلم چیست:
رابطه یک زوج هنگامی که مهمانانی ناخواسته به خانه آنها وارد می شوند و شروع به تخریب دارایی های آنها می کنند، مورد آزمایش قرار می گیرد و …
ستارگان این فیلم چه کسانی هستند؟
هر چهار بازیگر اصلی این فیلم ستاره های سینما در گذشته و حال هستند، که دیدن بازی آنها در کنار هم در یک فیلم بسیار جالب است.
چرا باید این فیلم را دید؟
این فیلم از آن فیلمهایی است که یا آن را خیلی دوست خواهید داشت و یا به شدت از آن متنفر خواهید شد. حتی این موضوع به راحتی از نقدهایی که بر این فیلم نوشته است و همینطور بازخورد تماشاگران پیداست. اما همچنین نمی توان انکار کرد که این فیلم از مهترین فیلمهای سال ۲۰۱۷ بود. فیلمی با موضوعی بحث برانگیز، توسط کارگردانی منحصر به فرد کارگردانی شده است.
کارگردان این فیلم کیست؟
دارن آرنوفسکی: یکی از خاص ترین کارگردانان حال حاضر سینمای جهان که با هر فیلم، روحیات درونی و افکار خود را بیشتر وارد فیلمهایش می کند. البته به عقیده نگارنده هنوز هم بهترین فیلم او “مرثیه ای بر یک رویاست”
لیست فیلمهای قبلی او را اینجا ببینید.
چیزهایی که قبل از دیدن فیلم بدانید بهتر است:
با توجه به اینکه بسیاری با دیدن این فیلم سردرگم می شوند و نمی توانند با فیلم ارتباط برقرار کنند، فکر می کنم دونستن این نکات به فهم بیشتر فیلم کمک خواهد کرد. هر کدام از شخصیت ها در این فیلم نماد چیزی یا کسی هستند به این صورت که:
خانه: نمادی از زمین است که توسط مادر طبیعت رشد می کند و زیبا می شود.
جنیفر لارنس: او نمادی از مادر طبیعت است.
خاویر باردم: او نمادی از خدا است.
اد هریس و میشل فایفر: آنها نمادهایی از آدم و حوا هستند.
بچه های آنها: نمادی از هابیل و قابیل هستند.
به خاطر همین نمادها، هیچ کدام از شخصیت های فیلم با اسم صدا زده نمی شوند و بیننده تا انتها نام آنها را نمی داند.
فیلم مناسب چه کسانی است؟
اگر جزء کسانی هستید که از دیدن فیلمهای خاص لذت می برید، دوست دارید نشانه ها و نمادهای مختلف را در فیلمها پیدا کنید و با آنها انتهای ذهن کارگردان و نویسنده را بخوانید، حتما این فیلم را ببینید. اما اگر نه، به نظرم قید دیدن آن را بزنید بهتر است، چون در آخر چیزی نصیبتان نخواهد شد.
آنچه در این پادکست خواهید شنید:
بررسی نماد شناسانه فیلم مادر
بالاخره آقای کارگردان چی میخواست بگه
موفقیت یا شکست
[yasr_visitor_multiset setid=0]
دانلود فایل پادکست به حجم ۵۶ MB
تریلر رسمی فیلم مادر!
پس آنگاه زمین به سخن درآمد
و آدمی، خسته و تنها و اندیشناک بر سرِ سنگی نشسته بود پشیمان از کردوکار خویش
و زمینِ به سخن درآمده با او چنین میگفت:
ــ به تو نان دادم من، و علف به گوسفندان و به گاوانِ تو، و برگهای نازکِ ترّه که قاتقِ نان کنی.
انسان گفت: ــ میدانم.
پس زمین گفت: ــ به هر گونه صدا من با تو به سخن درآمدم: با نسیم و باد، و با جوشیدنِ چشمهها از سنگ، و با ریزشِ آبشاران؛ و با فروغلتیدنِ بهمنان از کوه آنگاه که سخت بیخبرت مییافتم، و به کوسِ تُندر و ترقهی توفان.
انسان گفت: ــ میدانم میدانم، اما چگونه میتوانستم رازِ پیامِ تو را دریابم؟
پس زمین با او، با انسان، چنین گفت:
ــ نه خود این سهل بود، که پیامگزاران نیز اندک نبودند.
تو میدانستی که منات به پرستندگی عاشقم. نیز نه به گونهی عاشقی بختیار، که زرخریدهوار کنیزککی برای تو بودم به رای خویش. که تو را چندان دوست میداشتم که چون دست بر من میگشودی تن و جانم به هزار نغمهی خوش جوابگوی تو میشد. همچون نوعروسی در رختِ زفاف، که نالههای تنآزردگیاش به ترانهی کشف و کامیاری بدل شود یا چنگی که هر زخمه را به زیر و بَمی دلپذیر دیگرگونه جوابی گوید. ــ آی، چه عروسی، که هر بار سربهمُهر با بسترِ تو درآمد! (چنین میگفت زمین.) در کدامین بادیه چاهی کردی که به آبی گوارا کامیابت نکردم؟ کجا به دستانِ خشونتباری که انتظارِ سوزانِ نوازشِ حاصلخیزش با من است گاوآهن در من نهادی که خرمنی پُربار پاداشت ندادم؟
انسان دیگرباره گفت: ــ رازِ پیامت را اما چگونه میتوانستم دریابم؟
ــ میدانستی که منات عاشقانه دوست میدارم (زمین به پاسخِ او گفت). میدانستی. و تو را من پیغام کردم از پسِ پیغام به هزار آوا، که دل از آسمان بردار که وحی از خاک میرسد. پیغامت کردم از پسِ پیغام که مقامِ تو جایگاهِ بندگان نیست، که در این گستره شهریاری تو؛ و آنچه تو را به شهریاری برداشت نه عنایتِ آسمان که مهرِ زمین است. ــ آه که مرا در مرتبتِ خاکساریِ عاشقانه، بر گسترهی نامتناهی کیهان خوش سلطنتی بود، که سرسبز و آباد از قدرتهای جادوییِ تو بودم از آن پیشتر که تو پادشاهِ جانِ من به خربندگی آسمان دستها بر سینه و پیشانی به خاک بر نهی و مرا چنین به خواری درافکنی.
انسان، اندیشناک و خسته و شرمسار، از ژرفاهای درد نالهیی کرد. و زمین، هم از آنگونه در سخن بود:
ــ بهتمامی از آنِ تو بودم و تسلیمِ تو، چون چاردیواری خانهی کوچکی.
تو را عشقِ من آنمایه توانایی داد که بر همه سَر شوی. دریغا، پنداری گناهِ من همه آن بود که زیرِ پای تو بودم!
تا از خونِ من پرورده شوی به دردمندی دندان بر جگر فشردم همچون مادری که دردِ مکیده شدن را تا نوزادهی دامنِ خود را از عصارهی جانِ خویش نوشاکی دهد.
تو را آموختم من که به جُستجوی سنگِ آهن و روی، سینهی عاشقم را بردری. و این همه از برای آن بود تا تو را در نوازشِ پُرخشونتی که از دستانت چشم داشتم افزاری به دست داده باشم. اما تو روی از من برتافتی، که آهن و مس را از سنگپاره کُشندهتر یافتی که هابیل را در خون کشیده بود. و خاک را از قربانیانِ بدکنشیهای خویش بارور کردی.
آه، زمینِ تنهامانده! زمینِ رهاشده با تنهایی خویش!
انسان زیرِ لب گفت: ــ تقدیر چنین بود. مگر آسمان قربانییی میخواست.
ــ نه، که مرا گورستانی میخواهد! (چنین گفت زمین).
و تو بیاحساسِ عمیقِ سرشکستگی چگونه از «تقدیر» سخن میگویی که جز بهانهی تسلیمِ بیهمتان نیست؟
آن افسونکار به تو میآموزد که عدالت از عشق والاتر است. ــ دریغا که اگر عشق به کار میبود هرگز ستمی در وجود نمیآمد تا به عدالتی نابکارانه از آندست نیازی پدید افتد. ــ آنگاه چشمانِ تو را بر بسته شمشیری در کَفَت میگذارد، هم از آهنی که من به تو دادم تا تیغهی گاوآهن کنی!
اینک گورستانی که آسمان از عدالت ساخته است!
دریغا ویرانِ بیحاصلی که منم!
□
شب و باران در ویرانهها به گفتگو بودند که باد دررسید، میانهبههمزن و پُرهیاهو.
دیری نگذشت که خلاف در ایشان افتاد و غوغا بالا گرفت بر سراسرِ خاک، و به خاموشباشهای پُرغریوِ تُندر حرمت نگذاشتند.
□
زمین گفت: ــ اکنون به دوراههی تفریق رسیدهایم.
تو را جز زردرویی کشیدن از بیحاصلی خویش گزیر نیست؛ پس اکنون که به تقدیرِ فریبکار گردن نهادهای مردانه باش!
اما مرا که ویرانِ توام هنوز در این مدارِ سرد کار به پایان نرسیده است:
همچون زنی عاشق که به بسترِ معشوقِ ازدسترفتهی خویش میخزد تا بوی او را دریابد، سالهمهسال به مُقامِ نخستین بازمیآیم با اشکهای خاطره.
یادِ بهاران بر من فرود میآید بیآنکه از شخمی تازه بار برگرفته باشم و گسترشِ ریشهیی را در بطنِ خود احساس کنم؛ و ابرها با خس و خاری که در آغوشم خواهند نهاد، با اشکهای عقیمِ خویش به تسلایم خواهند کوشید.
جانِ مرا اما تسلایی مقدر نیست:
به غیابِ دردناکِ تو سلطانِ شکستهی کهکشانها خواهم اندیشید که به افسونِ پلیدی از پای درآمدی؛
و ردِّ انگشتانت را
بر تنِ نومیدِ خویش
در خاطرهیی گریان
جُستجو
خواهم کرد.
مدایح بی صله
احمد شاملو
دانلود فایل پادکست به حجم ۵۶ MB
سلام
من از سال ۲۰۲۱ باهاتون حرف میزنم…هنوز هم پادکست fountain و اون مستندی که تکتم میخواست بهش ۱۰ بده (human) رو نرفتید.😂
سلام. پادکست چشمه قبلا ضبط شده. میتونید از اینجا ببینید
من با گوش دادن پادکست این فیلم به طور تصادفی با سینما گپ آشنا شدم. اجرای آقا کیان و تحلیل تکتم خانم بسیار فوق العاده بود و من هم چنان پادکست های قدیم و جدید این سایت رو دانلود میکنم و گوش میدم. در ضمن عاشق توضیحات تکتم خانم هستم، چون همون نمادگرایی مدنظرم رو بازگو و لایه های فیلم رو موشکافی میکنن. جمله آخر فیلم که میگه: تو چی هستی؟ و در جواب: من، من هستم. تمام شک و شبهات نسبت به خدا بودن شخصیت مرد رو ازبین میبره و عملا نمادگرایی های دیگر شخصیت ها هم آشکار میشه.… ادامه دیدگاه »
خانم تکتم خیلی زیبا نقد کردن این فیلمو واقعا کیف کردم .خسته نباشین
نظر لطف شماست
من امروز فیلم مادر را دیدم و سراسیمه دنبال نقد این فیلم گشتم و با پادکست شما آشنا شدم ، در نگاه اول یک ساعت وقت گذاشتن برای گوش دادن زیاد به نظر میرسید ولی آنقدر مباحث جذاب بود که باز هم دوست داشتم ادامه پیدا کند. واقعا باید از شما تشکر کنم که با نقدوبررسی بسیار دقیق و کاملا حرفه ای این فیلم، من را از این حالت پریشانی خارج کردید. باتشکر فراون از آقای کیان و خانم تکتم
خوشحالیم که مورد توجه شما قرار گرفته.
من تازه چند قسمت از پادکست خوبتون رو گوش .
این قسمت بهترین قسمتی بود که گوش دادم و نکته های توش گفته شد که جالب بود دید جدیدی از فیلم به من داد.
تکتم خیلی خوب و مسلط بود به موضع و حتی یک ساعت دیگه هم حرف میزد من گوش میدادم
لطفا مهمان ها رو بیشتر اینجوری انتخاب کنید که حداقل چند بار فیلم را دیده باشن و تحلیل منتطقی تری انجام بدن .
ممنون و خسته نباشید
ممنون از شما. بازخورد بسیار مثبتی از این پادکست داشتیم. امیدواریم که بتونیم همینجوری ادامه بدیم.
سلام واقعا عالی بود بهترین پادکستتون از نظر من همین بود من هم وقتی بار اول فیلمو دیدم چیزای زیادی نفهمیدم و جستجو کردم ولی این پادکست و اطلاعات و توضیح خانم تکتم این پادکستو بسیار شیرین و دلچسب کرد و فیلمو برام روشن کرد و علاقمندیم به فیلم بیشتر شد.واقعا ممنون خیلی اطلاعات عالی دارن ایشون کاش بیشتر راجب این قضایا صحبت بشه ایشون گفتن اگر زمان اجازه میداد ایشون ۲ ساعت حرف برای گفتن دارن خیلی خوب میشه یه پادکست فقط راجب این دایره های تاریخی این اسطوره ها و ادیان و اعتقادات روشن فکرانه بگن واقعا لذت… ادامه دیدگاه »
ممنون از شما. این پادکست نظرات مثبت بسیاری دریافت کرد و برای همین از خانم تکتم بسیار ممنونیم.
خوشحالیم که مورد پسند شما هم بوده
با سلام و عرض خسته نباشید واقعا متاسفم که چنین فیلم باارزش و عمیق و پر مفهوم با چنین پادکست و نقد و تحلیلی حقش پایمال شد. گویا تحلیل گر محترم این پادکست با نام خانم تکتم ذره ای درک و شناخت نه از فیلم داشتند نه از دین یهود نه آرنوفسکی و نه سینما نه عوامل فنی نه داستان ونه … و با پراکنده گویی و بی ربط گویی از مایا تا عاشورا! از مادها تا اسرائیل از شاملو و سعدی و از زمین و زمان هرچه بلد بود به هم بافت که بگوید چیزی از فیلم فهمیده! واقعا… ادامه دیدگاه »
با سلام. نظر شما واقعا برای من عجیب بود. بازخوردی که از این پادکست دریافت کردیم بسیار مثبت بود و اکثر مخاطبین گفته بودند صحبت های خانم تکتم باعث روشن شدن موضوع و روند فیلم شده براشون. فکر می کنم خودتون هم بدونید که این فیلم چه در جشنواره ها که توسط بعضی از تماشاگران هو شد، و چه در اکران عمومی که نظرات ضد و نقیض زیادی داشت و تماما هم مرتبط به عدم فهم موضوع فیلم و اشارات نمادینش بود. حالا اینکه خانم تکتم در یک پادکست حدود یک ساعته تقریبا اکثر این نمادها رو توضیح داده تا… ادامه دیدگاه »
الان گوش دادم -بسیار عالی بود و میخواستم تشکر کنم- بسیار مفید بود اما یه ناراحتی داشتم- چرا اینقدر مقید به زمانید؟ همه فیلم ها مثل هم که نیستن که همه وقتی که میزارید یکی باشن! بعضی فیلمها ارزش صحبت طولانی ندارن و بعضی از فیلمها هم ارزش صحبت طولانی رو دارن- این پادکست میتونست مفید تر از چیزی که هست باشه- لطفا قالب های زمانی متفاوت برای فیلم ها در نظر بگیرید -کلا نیم ساعت کمه-دقیقا زمانی که بحث به اوج خودش میرسه پادرکست رو میبندید. :/
سلام. ممنون از شما. شاید متوجه شده باشید که در خیلی از پادکست ها (مثل همین پادکست مادر!) ما خیلی در قید و بند زمان نبودیم. اما خب بنده خدا تکتم از حال رفت دیگه اینقدر حرف زد 😉
من هم با نظر ایشون موافقم بعضی از فیلم ها زمان بیشتری احتیاج دارن بعضی فیلم ها نه .من به شخصه از گوش دادن ۱ ساعت دیگه از این پادکست هم لذت میبردم چون دقیقا هدف سینما گپ رو ادا کرد دادن اطلاعات مفیدی که نمیشه به صورت جمع بندی و راحت پیدا کرد نیاز داره یه کسی مثل خانم تکتم که زمان گذاشتن ۵ بار فیلمو دیدن و رو جزئیات مسلط شدن و اطلاعات دیرینه خودشونو که قطعا زمان زیادی صرفش کردن و کتاب خوندن رو جمع بندی و با فیلم همبستگی ایجاد میکنن رو ارائه بدن.نمیدونم منظورمو میتونم… ادامه دیدگاه »
با نظر شما موافقم. البته زمان این پادکست هم در نوع خودش طولانی بود. بنده خدا خانم تکتم هم از نفس افتاد اینقدر یکسره حرف زد.
خوشحالیم که نظر شما رو جلب کرده.
سلام لطفا سه گانه ی رنگ ها (قرمز آبی و سفید ) کریستوف کیشلوفسکی رو هم بررسی کنید اون سه گانه ام توشون پر نماده
بله فیلمهای بسیار قوی و خوبی است. البته به ترتیب آبی، سفید و قرمز
سلام خیلی ممنون از این وبسایت فوق العادی خوبتون….
واقعا لذت بردم من فکر می کنم این جور فیلم ها می تونه پادکستش جذاب تر باشه هر چند تمامی پادکستاتونو دوست دارم اما اینگونه فیلم ها که به نظرم نیاز به کشف کردن داره گپ زدن راجع بش شیرین تره واقعا لذت بردیم امیدوارم شاد و سلامت باشین
سلام. خوشحالیم که مورد توجه شما واقع شده.
سلام در مورد کارهای سرجیو لئونه هم یک برنامه بذارید
سلام سعی می کنیم در خصوص کارهای کلاسیک هم برنامه بزاریم.
آقا دمتون گرم واقعا برنامه ی خوبی بود من فیلمو یه بار دیده بودم با خودم گفتم این دیگه چه چرت و پرتی بود ولی وقتی برنامتونو گوش کردم دوباره فیلمو دیدم خیلی چسبید بهم واقعا خوب بود
ممنون از شما. امیدواریم همچنان ما را دنبال کنید.
درود فراوان
واقعا یک خسته نباشید جانانه عرض میکنم خدمت تکتم عزیز که تاجایی که توان داشت سعی کرد تمام نکات رو ارائه بده ولی باز برای من چند سوال باقیست:
۱_اون دارو ی زرد رنگ چه بود؟
۲_زیرزمین گنگ بود،اون سوراخ و اون منبع سوخت…؟
۳_اون قورباغه تمثیلی از چه بود؟
و اینکه اون متن شاملو رو لطفاً قرار بدین
۴_اون اگه اشتباه نکنم فندک آدم جایگاهش تو فیلم چه بود و چرا مادر آن را هل داد و انداخت!؟
۳. قورباغه یا وزغ رو حتما میخواستم توضیح بدم اما وقت بسیار تنگ بود چقدر خوب که حواس شما جمع بود و پرسیدید. داستانی داریم که میگه یک شاهزاده خانم کوچک توپی از طلا داشت که یک روز توی حوض حیاط کاخ افتاد . یک قورباغه به شاهزاده خانم پیشنهاد میکنه که توپ رو براش بیاره اما مزدش بوسیده شدنه. در واقع شاهزاده خانم کوچک همان الهه است و توپ طلا خورشیده که در دنیای زیرین یا آبهای هاویه گم میشه . کنایه از کسوف .قورباغه حیوانی هاویه ای و در واقع همان مار یا اژدهای کوچکه. نگهبان دروازه های… ادامه دیدگاه »
درود و سپاس فراوان تکتم عزیز که وقت گذاشتید بابت سوال هایی برام پیش اومده بود و پاسخ دادید و تا حد زیادی ابهامات برای بنده رفع شد و دیگه اینکه شاید منظور از بچه به طور کلی منجی باشه نه به طور به خصوص مسیح آخه همزمان در آن سکانس هم «الله اکبر» به گوش میرسد و هم «hallelujah» و خود شما هم تاکید کرده بودید به جهان شمول بودن فیلم که به نظرم تو این زمینه هم این اصل رعایت شده. . ولی با تمام پررویی، یه سوال موند مه بی پاسخ موند در واقع ۴امین سوال(۴_اون اگه… ادامه دیدگاه »
سلام. پاسخ تکتم : ۱.داروی زرد مسکن بود. از لحظه ورود آدم به جهان اولین دردهای الهه شروع میشه و تا زمانیکه نوید آمدن کودک (ناجی ) داده میشه یعنی تا زمان شروع حاملگی ،مادر زمین همچنان با زیاد شدن گناه و تباهی و جمعیت انسان هر بار این درد رو بیشتر احساس میکنه. درد تباه شدن زمین. و آلوده ومجروح شدنش به دست انسانها. با این توضیح (که البته تو پادکست فراموش کردم بهش اشاره کنم. ) بنی اسرائیل تا زمانی در کتاب مقدس، ۲ تابوت در مهاجرت ها با خودشون جابجا میکردند. در واقع چون به رسم اقوام… ادامه دیدگاه »
سلام خسته نباشید میگم بهتون،من در ابتدا که فیلم رو دیدم با این که بعد شنیدن پادکست نشانه ها یکی پس از دیگری برام نمایان شد ،دیدم خیلی نشانه ها بارز بودن و من چطور نفهمیدم و از فیلم خوشم نیامد اما حالا فیلم رو میخام که دوباره ببینم،ممنون از همه شما عزیزان
خوشحالیم که مورد توجه شما واقع شده