کارگردان: دریک دورموس Drake Doremus
بازیگران: نیکولاس هولت Nicholas Hoult ، کریستین استوارت Kristen Stewart ، گای پیرس Guy Pearce ، جکی وی ور Jakie Weaver
ژانر: درام | عاشقانه| علمی- تخیلی
محصول: آمریکا ۲۰۱۵
چه کسانی در این پادکست حضور دارند؟
کیان، سهند، فائزه
خلاصه فیلم :
سالها گذشته است… در یک جامعه ی به ظاهر آرمانی اعضای (بی احساس) جامعه هر روز سیر منظم و طبیعی برنامه ی روزانه ی خود را طی میکنند… همان وعده های غذایی، همان لباس ها، مسیر رفتن به سر کار و همان همیشگی ها. تا اینکه روزی “سایلس” درگیر بیماری به ظاهر خطرناکی میشود… داشتن احساس. او دیگر از غذایش لذت میبرد، صبح ها به منظره ی پشت پنجره اش برای چند ثانیه خیره میشود، لطافت آب را روی پوستش حس میکند و عاشق “نیا” میشود…
ستارگان این فیلم چه کسانی هستند؟
به احتمال زیاد کریستین استوارت را میشناسید او با بازی در سری فیلم های “افسانه ی گرگ و میش” (Twilight Saga) به شهرت رسید و جزو بازیگران معروف و پر طرفدار چند سال اخیر است و حواشی زندگی او نیز نقش مهمی در این معروفیت داشته است.
از دیگر ستارگان فیلم میشود به بازیگر نقش اول مرد آن یعنی نیکولاس هولت اشاره کرد که روند خوب و رو به جلویی در عرصه ی بازیگری داشته است و بازی بسیار خوب و قابل قبولی را از خود ارائه داده که از نقاط قوت فیلم است.
یادداشت تکمیلی فائزه بر این فیلم:
به شخصه فیلم برابرها برای من یک پاسخ به جستجوی چندین و چند ساله ام بود… حدود ۱۰ سالم بود و خیلی اتفاقی توجهم به فیلمی سینمایی که از تلویزیون در حال پخش بود جلب شد، اواسط فیلم بود یا نه آن موقع نمیدانستم از جایی فیلم را دیدم که شخصیت اصلی ازپسرش کوچکش پرسید: چند وقت است مصرف دارو را قطع کرده ای ؟ و من شیفته ی این داستان شدم که سلب کردن احساسات انسانها چه سرنوشتی را رقم میزند. آن موقع البته که نه معنی کلمه ی آرمانشهر را میفهمیدم و نه صد البته پاد آرمانشهر را! سیاسی هم به قضیه نگاه نمیکردم، از دید یک کودک ۱۰ ساله فقط این نتیجه را میگرفتم که نظریه ی فیلم این است اگر احساسات انسان (طمع، غرور، جاه طلبی و …) از بین بروند دیگر اینهمه حنگ و کشت و کشتار راه نمی افتد ولی آنها نمیدانند که دوست داشتن، عشق و مهرورزی هم از بین میرود.
سالها گذشت و من فیلم برابرها را دیدم و حس کردم چقدر شبیه به همان فیلمی است که سالها قبل دیدم. بالاخره عصر تکنولوژی است دیگر، با کمی گشتن توانستم فیلم کذایی را پیدا کنم… تعادل! (Equilibrium 2002)آن هم با بازی کریستین بیل! البته که وقتی ده سالم بود کریستین بیل را نمیشناختم و قطعا هم او آن زمان به معروفیت الانش نبود. یکبار دیگر تعادل را دیدم اما بعد از گذشت ده سال دیگر من آن دید کودک دار را نداشتم، کتاب ۱۹۸۴ را خوانده بودم و میدانستم قضیه از چه قرار است، با اینکه اصلا از اصطلاحات سیاسی مثل توتالیتاریسم یا کمونیسم و … سر در نمی آورم (و دروغ چرا ذره ای علاقه هم ندارم) اما فهمیدم قضیه به همین سادگیه ریشه کن کردن احساسات نیست.
در نهایت فیلم برابر ها (حداقل برای من) بیشتر طعم عشق و عاشقی داشت تا حال و هوایی شبیه به ۱۹۸۴ و برای همین ارتباط خوبی با فیلم برقرار کردم، پس اگر علاقه ای به فیلمهایی از این دست اما با چاشنی عشق بیشتر و فضای کمتر سیاه دارید به شما دیدن این فیلم را پیشنهاد میکنم.
آنچه در این پادکست خواهید شنید:
۱۹۸۴
توتالیتاریسم
اقتباسی موفق یا نه؟
آرمان شهر و پادآرمانشهر
مبارزه با طبیعت بشر هیچ عاقبت خوشی ندارد
نیازی به دیالوگ نیست وقتی یکدیگر را لمس میکنند
فروشی که به هیچ وجه طبق انتظار سازندگان پیش نرفت
خب اصلا چرا اعضای جامعه باید بی احساس باشن؟ که چی؟ برای چه هدفی؟
[yasr_visitor_multiset setid=0]
دانلود فایل پادکست به حجم ۳۵ MB
من وقتی این فیلمو دیدم بین دو راهی گیر کردم که واقعا خوبه احساسات نباشه یا نه چون به شخصه خیلی به چیزایی از دنیا که هنوز کشف نشده و علم علاقه دارم اولش فکر کردم شاید اگه احساسات نباشه خیلی پیشرفت کنیم از نظر علم و تکنولوژی ولی بعد گفتم فایده ای نداره که همش پیشرفت کنی ولی ازش لذت نبری و هیچ چیزی رو حس نکنی انگار توی یه لوپ گیر افتادی دیگه زندگی هیچ لذتی نداره
این جور فیلم ها معمولا به بخش خاصی از جامعه و مشکل خاصی از جامعه اشاره میکنند’ با کمی دقت میتونیم بفهمیم که افرادی که سرکوب کننده احساسات هستند ، نقش مذهب و خانواده را ایفا میکنند و اون سفر به بیرون از این محوطه ‘ نماد ازدواج را داره ، و….
اما من یک چیز رو نفهمیدم ، اون دارو که پس از ۶ ساعت احساسات رو از بین میبرد چه نمادی رو داشت؟؟؟
نماد زمانیه که هیجان اولیه رابطه فروکش میکنه و طرفین دو راه دارن یا ترک رابطه یا جنگیدن و بازسازی اون . تمام روابط به این مرحله میرسن
ولی عشق رو برخی دانشمندان تعریف براش قائل شدن و اون رو حتی توصیف میکنن!
البته به نظر من اگه وجود نداشت بهتر بود سایلس تا قبل اون حس زیاد عصبی نمیشد.میدیدیم که همه به هم احترام کامل رو میذاشتن و انسان با سرعت بالایی در همه عرصه ها پیشرفت و پیشرفت میکرد.
*این متن حاوی اسپویل است*
ممنون میشم اگه بگید آخرش دقیقا چطوری تموم شد. من فیلم رو دیدم. یعنی احساسات سایلس نسبت به نیا برگشت؟ دارو اثر نکرده بود؟ موفق شدن به جزیره برن؟ این فیلم رمانی هم داره یا نه ؟
دوست عزیز با سلام
پایان فیلم equals رو میشه یک پایان باز مثبت دونست، یعنی درست است که در فیلم بصورت مستقیم اشاره نمیشود اما برداشت خود من به شخصه آن است که احساسات سایلس نسبت به نیا به قدری عمیق بود که حتی بعد از مصرف دارو هم از بین نرفت و همچنان ریشه ای از عشقش به نیا در او وجود داشت
فیلم equals در واقع اقتباسی از کتاب ۱۹۸۴ نوشته جورج اورول هست که از این کتاب اقتباس های زیاد دیگری هم ساخته شده است
ممنون که ما رو دنبال میکنید
عشق خیلی قدرتمنده دارویی براش وجود نداره
سلام دوستان از نطر من این فیلم خیلی خیلی فیلم زیبایی بود که یکی از نکات مثبتش این بود که اگه احساسات وجود نداشت چی میشد اگه اصلا عشقی وجد نداشت چی میشد مثل این میمونه که تو اصلا برادر یا خواهرت رو دوست نداشته باشی خوب چی میشه اصلا زنگی کلا لذتش رو از دست میده این فیلم از نظر فیلمی بود که عشق و محبت رو نمایش میدهد امید وارم قسمت دوم این فیلم درست بشه که ما بتونیم دوباره شاهد این احساسات زیبا باشیم
موفق باشید
مررسی که دیدگاه تون رو با ما درمیون گذاشتید
فیلم واقعا فوق العادست من خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم (کاملا حس اون پسر توی فیلم رو درک میکنم)
ای کاش قسمت ۲رو بسازن
۷/۱۰ میدم و با فائزه خانم بیشتر موافقم و برداشتم به نظر ایشون نزدیک تره اما نه کاملا … اگر فیلم “عشق” از گاسپر نوئه رو دیده باشید میبیند که مدرنیته و تغییرات خوی اجتماعی عصر امروز باعث شده احساسات از جمله عشق اون چیزی نباشه که در قدیم و کتاب ها از اون یاد شده … بلکه رفته رفته تبدیل به ناهنجار شده. بنظر بنده احساسات از جمله “عشق” صرفا ترشح هورمون های مختلف از جمله تستسترون، استروژن، دوپامین، نوراپی نفرین، سروتونین و … هست که عمر کوتاهی هم داره که بهترین حالت حس عشق به شخص مقابل ۳… ادامه دیدگاه »
خوب بنظر من شما سخت در اشتیاهید چون در قدیم هم مثل الان بعضی ها فهمیدند عشق چیه و بعضی ها نه البته به نظر من هیچ انسانی عشق و درست نفهمیده و هرچی فهمیده چیزی جز هوس نبوده و اینکه عشق و با کلمات توصیف کرداشتباه بزرگیه
موافقم که عشق اون چیزی نیس که ما انتظار داریم ولی توی این فیلم منظور از احساسات فقط عشق به شخص دیگه ای نبود مثلن گریه کردن یا حس ذوق یا ترس اینا همه از لذتای زندگی بدون اینا زتدگی هیچ لذتی نداره